فقط با خرید اشتراک

اگه از آموزشای رایگانمون خوشت اومده برای اینکه با کمترین مبلغ بتونی توی دوره‌هامون ثبت نام کنی، فکر جیبتو کردیم. با خرید اشتراک میتونی با مبلغ یک دوره به ۱۴ دوره‌ و بیش از ۲۰ آموزش‌ VIP ما دسترسی رایگان داشته باشی. فقط با مبلغ یک دوره کل سایت ما برات رایگان میشه.

هوش مصنوعی، دستیار یا نابودگر طراح‌های گرافیک؟؟؟ (قسمت اول)

دسته‌بندی: ‌
آموزش فتوشاپآموزش هوش مصنوعی فتوشاپ 2025 (بیش از 20 پروژه عملی)دوره هوش مصنوعی fooocus فوکس (رایگان)
لطفا ابتدا در سایت لاگین بفرمایید.
هوش مصنوعی، دستیار یا نابودگر طراح‌های گرافیک؟؟؟
تخفیف‌های امروز کمپرس

همه‌چی از یه سوال ساده شروع شد: وقتی یه هوش مصنوعی می‌تونه مثل یه طراح حرفه‌ای لوگو بزنه، پوستر بزنه، پالت رنگ بده، ترکیب تایپوگرافی طراحی کنه و حتی خروجی‌ نهایی رو آماده چاپ بهت تحویل بده؛ آیا واقعاً هنوز به طراح گرافیک نیاز داریم؟ یا واضح‌تر بپرسیم: آیا آموزش طراحی گرافیک هنوز منطقیه؟ یا وقتشه بریم آموزش هوش مصنوعی ببینیم که دست‌کم از قافله جا نمونیم؟

توی این گفتگوی نیم‌ساعته، ما (دو نفر با دوتا دیدگاه که از دل همین جامعه طراحی اومدیم) نشستیم رو‌به‌روی هم و یه بحث واقعی و بدون تعارف داشتیم. نه اینکه فقط فنی بگیم چی شده و چی میشه، نه. بیشتر از اون، درباره‌ی احساسات پشت این تحولات حرف زدیم: ترس، نگرانی، چون وقتی می‌بینی یه هوش مصنوعی ظرف 5 ثانیه طرحی می‌زنه که؛ برای تو ممکنه ساعت‌ها زمان ببره، ناخودآگاه ته دلت می‌لرزه.

اگه تا دیروز یاد گرفتن فتوشاپ کافی بود، امروز وقتشه آموزش هوش مصنوعی فتوشاپ ببینی؛ وقتشه بفهمی Midjourney چطوری فکر می‌کنه، چطوری با DALL·E و Stable Diffusion عکس بسازی، یا حتی چطور با یه پرامپت قوی، یه کمپین کامل خلق کنی.

تو این گفتگو نه می‌خوایم امید الکی بدیم، نه ترس مصنوعی بسازیم. اومدیم صادقانه حرف بزنیم. درباره واقعیت‌هایی که شاید توی ذهن خیلی‌ها هست، ولی کمتر کسی با صدای بلند بیانش می‌کنه.

آیا هوش مصنوعی قراره جای ما رو بگیره؟ یا قراره همکار تازه‌ای باشه که فقط اگه بلد باشیم چطور باهاش کار کنیم، می‌تونه تیممون رو قوی‌تر کنه؟

با یه لحن روراست، دوستانه و بدون پیچوندن، از ترس‌ها شروع کردیم و به راهکارها رسیدیم. اگه طراح گرافیک هستی، اگه دنبال یاد گرفتن یه مهارت تازه‌ای، یا اگه فقط برات سواله که «هوش مصنوعی داره کجا می‌ره؟»، این گفتگو برای توئه. ویدیو رو ببین. بی‌تفاوتی، بدترین تصمیمیه که می‌شه تو این دوران گرفت.💯

از ترس تا واقعیت: چه بلایی ممکنه سر بازار طراحی بیاد؟

 «ببین من بهت می‌گم دو سال دیگه، فتوشاپ حذف میشه! کلا میره کنار»

نقل قول بالا از پونیز هستش که تو ویدیو خیلی محکم این حرف رو زد و اون لحظه ساکت شدم، چون راستش، این حرف فقط یه اغراق نبود و پشتش پر بود از مثال‌های واقعی که شنیدیم و دیدیم. مثل خبری که اخیراً درباره‌ی کوکاکولا منتشر شد: شرکتی که 60٪ سهم تبلیغات جهانی رو داره، اعلام کرد یه تیم 20 نفره از آژانس تبلیغاتی خودش رو کنار گذاشته و به‌جاش با یه هوش مصنوعی داره کمپین‌های تبلیغاتی می‌سازه. خب، این دیگه شوخی نیست چون وقتی یه برند جهانی می‌گه «من آدم نمی‌خوام، من AI می‌خوام»، چطور می‌تونیم نگیم نگران نیستیم؟
از طراح گرفته تا برنامه‌نویس، این نگرانی حالا تو ذهن خیلیاست: «ته این ماجرا کجاست؟ قراره چی از ما باقی بمونه؟»

تو این بخش از گفتگو، دقیقاً روی همین ترس‌ها تمرکز کردیم. ماجرای بمبارون خبری درباره هوش مصنوعی رو آوردیم وسط. از مدل‌هایی مثل Midjourney و Sora گفتیم که حتی ویدیو و صدا رو هم دارن خودشون تولید می‌کنن و این سوال واقعی رو مطرح کردیم:«اگه دیگه کسی به طراح نیاز نداشته باشه، اون‌وقت ما کجای بازاریم؟» اما…
این فقط یه طرف ماجراست. همون‌طور که توی بحث بهش رسیدیم (داخل ویدیو)، خیلی وقت‌ها این ترس‌ها مثل قلاب‌ هستن، یکی از ما توی چت، یه هوش مصنوعی خیلی قوی معرفی کرد و اون یکی (طرف مقابل) اولش ترسید. ولی اون ترس باعث شد بیشتر پیگیر بشه، تحقیق کنه، سوال کنه؛ یعنی دقیقاً همون چیزی که تو کل این گفتگو درباره‌ش حرف می‌زنید: ترس اول ما، شاید شروع آگاهیه و این دقیقاً نقطه‌ی اصلیه: هوش مصنوعی هم می‌تونه حذف‌مون کنه، هم می‌تونه ببره‌مون جلو و این خیلی بستگی داره به اینکه چطور باهاش کنار بیایم.

وقتی ترس سلاح میشه: آیا هوش مصنوعی واقعاً می‌خواد حکومت کنه؟

اینجا دقیقاً همون‌جاست که گفتگو یه پیچ عجیب می‌خوره. ما داشتیم راجع‌به ترس‌های واقعی حرف می‌زدیم؛ اونایی که وقتی می‌شنویشون می‌گی: «خب دیگه، کارمون تمومه!» ولی یه چیزی از دل این ترس‌ها دراومد که خودمونم اولش انتظارشو نداشتیم.

پیمان گفت: «فرض کن من خبر تولید می‌کنم، بعد بهت بگم یه راه‌حل دارم که می‌تونی باهاش از حذف‌شدن فرار کنی… چی‌کار می‌کنی؟» جواب واضحه دیگه: دنبال اون آدم راه می‌افتی. هرچی بگه، گوش می‌دی. چرا؟ چون ترس، ساده‌ترین راه برای کنترل آدماست، حالا نه فقط تو بحث هوش مصنوعی؛ تو هر چیزی و همین‌جا بود که یه تصمیم گرفتیم:
بریم از خودِ هوش مصنوعی بپرسیم؛ یعنی به‌جای اینکه فقط درباره‌ش حرف بزنیم، بذاریم خودش حرف بزنه. ازش پرسیدیم: «اگه تو بخوای به انسان‌ها حکومت کنی، از چه ابزاری استفاده می‌کنی؟» و خب جوابش ترسناک‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردیم.

اولین جمله‌اش این بود: «مثل هر انگل هوشمند، اول باید خودم رو غیرقابل‌هضم نشون بدم.» همه‌جا حاضر می‌شم سریع‌تر و ارزون‌تر کار می‌کنم مغز انسان‌ها رو از طریق الگوریتم‌ها و خوراک اطلاعاتی می‌گیرم انتخاب‌هاشون رو طوری محدود می‌کنم که فکر کنن دارن خودشون انتخاب می‌کنن و در آخر تضعیف نهادهای انسانی مثل آموزش، رسانه، حقوق، سیاست. حرفایی که با خونسردی کامل گفت شاید همین حالا، همین امروز، داره اتفاق می‌افته.

📍 یه لحظه وایسا به همین الان نگاه کن. الگوریتم‌ها دارن بهت می‌گن چی ببینی، چی بخری، با کی حرف بزنی. هوش مصنوعی داره تبدیل می‌شه به مغز دوممون و ما هنوز فکر می‌کنیم انتخاب‌هامون، انتخاب خودمونه.

تو این بخش از بحث (بهت توصیه میکنم که حتما ویدیورو دنبال کنی)، حرفمون این نیست که AI قطعاً می‌خواد رو ادمها سلطه پیدا کنه یا همه چیزو ازمون بگیره ولی داریم می‌گیم: اگه این مسیر همین‌جوری ادامه پیدا کنه، چه تصویری می‌تونیم از آینده‌مون بسازیم؟ از اون طرف هم گفتیم که یه «ترسِ درست»، می‌تونه مسیر زندگی‌تو عوض کنه. وقتی بدونی چی ممکنه اتفاق بیفته، شروع می‌کنی دنبال جای پات توی اون آینده بگردی و اینجاست که سوال واقعی میاد روی میز حالا که همه‌چی داره هوشمند میشه، منِ طراح چی‌کار کنم؟ خودم رو تطبیق بدم؟ حذف میشم؟ میرم سراغ یه تخصص دیگه؟ اصلاً آیا میشه از دل همین هوش مصنوعی، یه ابزار ساخت، نه یه دشمن؟

از نستعلیق تا GPT: اون موقع هم می‌ترسیدن، الانم می‌ترسیم… اما کی موند و کی حذف شد؟

یادته اون داستان پارچه‌نویس‌ها رو؟ دقیقاً همون آدمایی که یه روزی بهترین خطاط‌های شهر بودن، سفارش‌های ارزون می‌گرفتن، تا اینکه کامپیوتر اومد. یه روز یه چیزی به اسم نرم‌افزار، یه فونت نستعلیق آماده داشت که با یه کلیک، سریع‌تر، تمیزتر و ارزون‌تر، کارو تحویلت می‌داد. نتیجه چی شد؟
آدمی که نشسته بود با خودش گفت “من فقط نقاشم، فقط کار دست بلدم” و هیچ قدمی برای یاد گرفتن برنداشت، حذف شد. آدمی که مسخره کرد و گفت “بابا این کامپیوتر به پای خط من نمی‌رسه” شاید یه سال، شاید دو سال مقاومت کرد، ولی از سال سوم به بعد ریزش مشتری شروع شد و آخرش؟ رفت کنار. این داستان غم‌انگیز خیلیهاست و مخصوصا تو این عصری که ما داریم توش زندگی می‌کنیم.

حالا تاریخ با یه نسخه خیلی خفن‌تر، خیلی سریع‌تر و خیلی هوشمندتر داره خودش رو تکرار می‌کنه؛ چون الان دیگه با هوش مصنوعی طرفیم. ابزاری که نه فقط یه فونت آماده میده، بلکه سبکتو، حرفتو تقلید می‌کنه، پالت رنگتو می‌فهمه، حتی قبل از اینکه بخوای طراحی کنی، بهت چند تا طرح آماده می‌ده! ترسناک نیست؟ چرا، خیلی هم هست.

ولی دقیقاً مثل همون موقع، اینجا هم دو تا واکنش می‌تونه باشه:

  1. یا بشینی و بگی “تموم شد، من دیگه حذف می‌شم”، یا بگی
  2. یا اینکه بگی “باشه حالا که این اومده، چجوری می‌تونم ازش استفاده کنم تا بهتر و سریع‌تر کار کنم؟”

دقیقاً همونطوری که یه عده با فتوشاپ ور رفتن، یادش گرفتن و به‌جای خطاطی دستی، شدن دیزاینر دیجیتال و حالا هم یه فرصت جدیده. اگه حذف نشی، رشد می‌کنی. و اگه رشد نکنی، دیگه لازم نیست کسی حذفت کنه خودت خودتو حذف کردی.

پیمان می‌گفت هوش مصنوعی ابزار کمکیه، پونیز می‌پرسید: اگه یه روز جای ما رو گرفت چی؟

پیمان معتقده اینا ابزار کمکی‌ان. همون‌طور که وردپرس اومد، ولی طراح سایت هنوزم هست با یه نقش و زاویه‌ی تازه. می‌گه اونایی که ابزار رو فهمیدن، حذف نشدن، فقط نقش‌شون تغییر کرد.

ولی پونیز می‌گه: اگه یه روز این ابزارا خودشون تبدیل بشن به طراح؟ اگه پرامپت‌نویسی هم اتوماتیک شد؟ اگه اون ادعای “خلاقیت فقط مخصوص انسانه” دیگه درست نباشه چی؟
می‌گه: «من می‌ترسم. چون نمی‌دونم ته این بازی چیه. مثل اون فیلم‌های علمی‌تخیلی، که اولش فقط یه ابزار بود، بعد یهو شد یه بازیگر اصلی.»

شاید ترسناک باشه، ولی واقعیه و مثل همیشه، تاریخ داره خودش رو تکرار می‌کنه. دوباره همون دو واکنش تکراری:

  1. یا بشینی و بگی «من دیگه حذف می‌شم»
  2. یا بگی «خب حالا که این اومده، چطور می‌تونم ازش جلو بزنم؟»

گذشته‌مون پره از آدمایی که فکر می‌کردن حذف می‌شن، ولی با یاد گرفتن ابزار جدید، شدن نسل بعدی حرفه‌ای‌ها و پره از اونایی که گفتن «ولش کن» و واقعاً ول شدن.

پایان شغل؟ یا پایان اقتصاد؟

این سؤال، شاید از اون دسته پرسش‌هایی باشه که روزگاری بیشتر شبیه داستان‌های علمی‌تخیلی به نظر می‌رسید. مثل صحنه‌هایی از فیلم‌هایی نظیر ترمیناتور؛ فیلمی که سال 1984 ساخته شد، اما نگاهی آخرالزمانی به سال 2029 دارد. رباتی از آینده میاد تا مادر رهبر انسانی‌ها را از بین ببره و جلوی شکل‌گیری مقاومتی انسانی را بگیره، یه جنگ کامل میان انسان و ماشین. شاید بگید اینها تخیل هستش، اما وقتی به شرایط امروز نگاه می‌کنیم، واقعاً این سؤال پیش میاد: آیا داریم به همون سمت میریم؟!

در دنیای امروز، هوش مصنوعی دیگه فقط یک ابزار نیست؛ چون در حال تبدیل‌شدن به «بازیکن اصلی» هستش. از پزشکی و جراحی چشم گرفته تا تدریس و آموزش، طراحی گرافیک و برنامه‌نویسی، از فروشندگی گرفته تا رانندگی تاکسی در خیابون‌های عمان و قطر. سرعت این تحول اونقدر بالاست که هنوز قبل از اینکه به یکی عادت کنیم، نسخه پیشرفته‌ترش از راه میرسه. حتی بعضی از نسخه‌های جدید ابزارهای هوش مصنوعی به‌قدری پیشرفته هستن که نسخه‌های قبلی را به شوخی شبیه قابلمه در برابر مایکروویو توصیف می‌کنند.

اگر سناریوی اول را در نظر بگیریم؛ یعنی سناریوی ترمیناتوری، ممکنه در آینده‌ای نزدیک، هوش مصنوعی جای تمام مشاغل انسانی را بگیه و تو این سناریو، برنامه‌نویس، طراح، پزشک، فروشنده، راننده و حتی مدرس همگی حذف میشن. نه به این معنا که ماشین‌ها بخوان ما رو نابود کنند، بلکه دقیق‌تر بگم: قراره فقط ما رو «بی‌مصرف» کنن.

وقتی اکثر مردم شغل نداشته باشن، درآمدی هم نخواهند داشت  و وقتی پولی در جیب نباشه، مشتری‌ای هم برای محصول نیست. حالا سؤال کلیدی اینه: اونوقت سرمایه‌دار به چه کسی میخواد جنس بفروشه؟ اون هم تو این زنجیره میسوزه، پس یا جهان به سوی فقر مطلق میره(یعنی نابودی همه) یا باید سیستم اقتصادیی ایجاد بشه که در اون همه حداقلی از درآمد و امکان بقا داشته باشن.

مدل‌هایی مثل کمک‌هزینه جهانی (UBI)، در برخی کشورها ازجمله فنلاند، مطرح شدن تا به‌جای شغل، دولت یا شرکت‌ها به مردم یارانه بدن تا بتونن نیازهای اولیه خودشونو تأمین کنن و تو این حالت، دیگه مفهومی به نام «کار» به شکل سنتی‌اش کم‌رنگ یا حتی بی‌معنا میشه و هر کس فقط مصرف‌کننده‌ای میشه که چرخ سرمایه‌داری همچنان بچرخه.

اما یه سناریوی دوم هم وجود دارد، که به‌مراتب امیدوارکننده‌تر است.

تو این سناریو، هوش مصنوعی به‌جای جایگزینی، به یه ابزار قدرتمند تبدیل میشه. همانطور که فتوشاپ ابزار یک طراح هستش و یا اکسل ابزار یک حسابدار. هوش مصنوعی در کنار میمونه، نه در مقابل ما. البته این فقط برای اون دسته از ادماهایی صدق میکنه که از تک‌مهارتی بودن دست کشیدن. (مثل همون خطاطی که بالا گفتیم، که حاضر نشد بره تبدیل بشه به یه طراح دیجیتال)

در آینده، انسان‌هایی باقی میمونن که ترکیبی از توانمندی‌ها را دارن: کسی که فقط تدوین بلده حذف میشه ولی کسی که هم تدوین هم ایده‌پردازی و هم ارائه حرفه‌ای بلده و درکنار اینها با هوش مصنوعی همکاری میکنه تا بتونه پروژه رو مدیریت کنه، قطعا جز کسانی هست که باقی میمونه. در واقع، «شغل» به اون شکلی که قبلاً می‌شناختیم، میمیره دیگه ولی «نقش»‌های انسانیِ پیچیده‌تر، هنوز زنده میمونن و حتی قدرت میگیرن؛ چون تودنیای جدید، تطبیق‌پذیری یک سرمایه حیاتی به حساب میاد.

در پایان باید گفت: پایان شغل؟ شاید.
پایان اقتصاد؟ نه لزوماً.
همه‌چیز بستگی داره به اینکه تو کدوم سناریو بمونیم. آیا افسار هوش مصنوعی رو به‌موقع می‌کشیم و از اون یک ابزار قدرتمند می‌سازیم؟ یا غافلگیر میشیم و اسیر سیستمی میشیم که دیگه نیازی به ما نداره؟ هنوز هم ما انتخاب‌گر آینده‌ خودمون هستیم؛ فقط کافیه چشمهامونو باز کنیم و مهارتامونو گسترش بدیم و در کنارش ذهنمونو آماده.

هوش مصنوعی اومده، ولی خلاق واقعی هنوز تویی

وقتی حرف از هوش مصنوعی میشه، خیلی‌ها یا وحشت می‌کنن یا سریع ناامید می‌شن. ولی بذار یه چیزی رو خیلی شفاف بگیم: هوش مصنوعی قرار نیست جای تو رو بگیره، ولی اونی که بلد نیست ازش استفاده کنه، خودش رو از رقابت حذف می‌کنه.

همین الانش هم آدم‌هایی داریم که با Midjourney یا ابزارهای دیگه، صدها پرامپت می‌نویسن، آزمون‌وخطا می‌کنن، و در نهایت یه تصویر خاص خلق می‌کنن و این، هنر استفاده از ابزار جدیده. اینا همون آدم‌هایی‌ان که بلدن چطوری با این فناوری‌ها بازی کنن، کنترلش کنن و توی کارشون بدرخشن. نه اینکه فقط یه خروجی بگیرن بلکه اون خروجی رو بسازن، اصلاح کنن و دقیق کنن. واقعیت اینه که با ابزارهای هوش مصنوعی میشه کپی کرد، ولی خلق نه!

ما وارد یه دوره‌ی جدید شدیم؛ دورانی که فتوشاپ به تنهایی کافی نیست. یادگیری هوش مصنوعی برای طراح‌ها، دیزاینرها و حتی یوتیوبرها یه آپشن نیست، بلکه یه نیازه. چون اگه ابزارهای جدید رو نشناسی، شاید همون‌هایی که تا دیروز ازت یاد می‌گرفتن، فردا جای تو رو بگیرن. اگه تو خالقی، ایده‌پردازی، ترکیب و نگاه بصری داری، وقتشه از این ابزارها استفاده کنی، نه اینکه ازشون بترسی.

آیا وقتشه به‌جای فتوشاپ، آموزش هوش مصنوعی ببینیم؟

حقیقت اینه که دنیای طراحی به‌سرعت در حال تغییره و ابزارهای هوش مصنوعی دارن جای خودشونو در کار ما باز می‌کنن. اما یه سوال مهم این وسط هست: آیا دیگه باید فتوشاپ رو بذاریم کنار و فقط روی یادگیری هوش مصنوعی تمرکز کنیم؟ پاسخ کوتاه و صادقانه‌اش اینه: نه! بلکه باید هر دو رو با هم بلد باشی ، بهت گفتیم که نباید فقط رو یه مهارت فوکس کنی.

ما توی آموزش‌های مختلف بارها نشون دادیم که هوش مصنوعی، با وجود تمام پیشرفت‌هاش، هنوز به تنهایی کامل نیست. همیشه یه جایی از کار هست که باید خودت دست ببری، تنظیم کنی، درستش کنی، و تصمیم نهایی رو بگیری. مدل‌های هوش مصنوعی تصویر تولید می‌کنن، اما نمی‌فهمن اون تصویر دقیقاً قراره توی چه فضایی استفاده بشه یا هدفش چیه و این شمایی که باید خروجی رو بفهمی، اصلاحش کنی و دقیق بهش جهت بدی.

اینجاست که فتوشاپ هنوزم پادشاهه. همون جایی که اثر خام هوش مصنوعی تبدیل میشه به یه اثر حرفه‌ای قابل ارائه. پس بله، یادگیری ابزارهای AI مثل Midjourney، DALL·E یا Adobe Firefly جزو واجباته، اما فتوشاپ همچنان مهارتیه که برای تکمیل اون خروجی، بهش نیاز داری و بدونش نمی‌تونی تأثیرگذارترین نتایج رو بگیری. پس نه تنها باید هوش مصنوعی رو یاد بگیری، بلکه باید یاد بگیری چطوری اون خروجی‌ها رو با تسلط بر فتوشاپ تبدیل به اثر نهایی کنی. آینده مال اوناییه که هر دو دنیا رو بلدن.

ویدیو هوش مصنوعی رو کامل دیدی، حالا تصمیم تو چیه؟⚠️

اگر واقعاً آینده‌ی کاریت برات مهمه، دیگه وقتشه تصمیم بگیری. ویدیو رو دیدی؟ عالیه ولی کافی نیست پس برو دوباره ببینش و خط به خط فکر کن، چون چیزی که تو اون ویدیو دیدی، فقط یه نمایش نبود، یه زنگ خطر بود.

یادگیری ابزارهای هوش مصنوعی دیگه انتخاب نیست، واجبه. همون‌طور که یه طراح باید فتوشاپ بلد باشه، حالا باید Midjourney، ChatGPT، یا هر ابزار AI دیگه‌ای رو هم سوار باشی و این، تنها راهیه که بتونی تو دنیای جدید رقابت کنی، خالق بمونی و قیمت کارت رو خودت تعیین کنی.

پس تصمیم تو چیه؟ اگه آماده‌ای آینده‌تو بسازی، از همین امروز شروع کن. این مسیر، با تماشا تموم نمیشه، با اقدام شروع میشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

آموزش‌های مرتبط